جماعت دعوت اصلاح شهر شیراز، ضیافت افطاری با حضور معتمدان، دانشجویان و جوانان شیرازی در سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲ برگزار کرد.
بنا به گزارش خبرنگار اصلاحوب در این مراسم استاد سعدالدّین صدیقی، در سخنانش، با توجه به موسم رمضان و دههی اخیر به اهمّیّت و جایگاه «دعا و نیایش» پرداخت.
وی با توجّه به دههی آخر ماه رمضان و سنّت احیای لیالی قدر بر ضرورت برنامهریزی بهتر جهت استفاده از لحظات باقیماندهی این ماه مبارک تأکید نمود. در بخشی از سخنانش، با توجه به آیهی وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ از سورهی بقره که در ضمن آیات مربوط به احکام روزه آمده است گفت: «قرار گرفتن این آیه در میان آیات روزه با محوریت بحث دعا، الهامگر آن است که مؤمن باید از فضای فراهمشده در این ماه، ارتباط خود را با خداوند از طریق دعا افزایش دهد. آیه، کسانی را که شایستگی وصف «عبادی»دارند، مهربانانه مخاطب قرار میدهد و بر رابطهی نزدیک خدا با آنها تأکید مینماید و با تقدیم بحث اجابت بر درخواست بندگان تلویحاً اشاره میکند که خداوند آمادهی پذیرش دعای آنان است.»
این استاد علوم دینی در فرازی دیگر از سخنانش در تبیین دعا افزود: «دعا حالتی است که فرد، بخش ارادی خود را با بخش غیر ارادی خود و مجموع کاروان جهان هستی در مسیر رفتن به سوی خدا هماهنگ نماید.»
«قائم مقام دبیر کل جماعت» در بخش پایانی سخنانش، با اشاره به وضعیت فعلی امّت اسلامی تأکید نمود: «در این شبهای مبارک لازم است هم حل مشکلات جهان اسلام و رفع نواقص و کمبودها را از خدا بخواهیم و از او بخواهیم اکنون که مسلمانان با بازگشت به قرآن و سنّت و هدایت دینی خود به بازشناسی وظیفه و مسؤولیت و انجام آن همت گماردهاند و با صبر، تقوا و حضور در میادین جهاد در مقابل دشمنان، زمینهی نصرت را فراهم آوردهاند، نصرت خود را به گونهای که خود میداند برای آنان میسّر گرداند.»
در بخش دیگری از برنامه، دکتر حبیب الله دانیالی در بیانات خود به تقابل و برخورد اسلام و سکولاریسم پرداخت و اشاراتی به قضایای و چالشهای فعلی جهان اسلام داشت گزیدهی سخنانش در ذیل میآید:
این استاد دانشگاه در سخنانش گفت: بر اساس آمارهای موجود (که اغلب توسط مؤسسات غربی ارائه شده است) بیش از ۸۴ درصد از مردم جهان دارای دین هستند و تنها ۱۶ درصد خود را به هیچیک از ادیان موجود در عالم وابسته نمیدانند. این در حالیست که حدود یک چهارم از این ۱۶ درصد دوست ندارند به عنوان بیدین خطاب شوند. این آمار نیاز بشر به دین را به وضوح معلوم میسازد. در بین ادیان موجود مسیحیت بیشترین پیرو با حدود ۳۲ درصد دارد و پس از آن اسلام با ۲۳ درصد در مرتبهی دوم قرار میگیرد. حدود ۱۵ درصد مردم جهان هندو، ۷ درصد بودایی، تنها دو دهم درصد یهودی و مابقی که کمتر از ۷ درصد میباشند از سایر ادیان پیروی میکنند.
نکته مهم اینکه در حال حاضر دین اسلام بالاترین رشد را در بین سایر ادیان داراست. این درحالی است که از یکطرف کشورها و جوامع اسلامی از نظر توسعه و رفاه و دانش کارنامهی قابل قبولی ندارند (بنابر جدیدترین آمار بانک توسعهی اسلامی)، به عبارتی جذابیت آنچنانی برای گرویدن دیگران به اسلام ایجاد نکردهاند و از طرف دیگر بحث اسلامهراسی و تبلیغات منفی و مغرضانه در سطح وسیع توسط بسیاری از رسانهها در جهان در جریان است. سؤال مهم این است که به راستی چرا با وجود چنین وضعیتی باز هم گرایش به اسلام نسبت به بقیهی ادیان بیشتر است؟
اسلام پاسخگوی سؤالات اساسی و بنیادین انسان
برای پاسخ به پرسش فوق باید به مهمترین نیازهای معرفتی بشر باز گردیم. بشر در طول تاریخ سه سؤال اساسی «از کجا آمدهام؟»، «برای چه آمدهام؟ و» سرانجام من چه خواهد بود؟ «را همواره با خود داشته است. این پرسشها مهمترین موضوعات معرفتی بشر در طول تاریخ بوده است. پاسخ اسلام به این سؤالات بسیار جامع و در عین حال واضح است. الله خالق ما و جهان است، قیامت وجود دارد و همه به سوی الله برمی گردیم و دین خداوند نیز ارائهکنندهی وظیفه و برنامهی ما در زندگی است. این جوابها هویت دینی اسلام را تشکیل میدهد. این هویت که با تعالیم اصیل سایر انبیای الهی نیز هماهنگ است مهمترین عامل جذب دیگران به سوی اسلام است. امروز نومسلمانان به خاطر این هویت اسلام که الله را در محور زندگی قرار میدهد و منشأ اخلاق، معنویت و آرامش پایدار میگردد، به اسلام روی میآورند.
هویت مذکور در حقیقت عامل اصلی تمییز مسلمانان راستین از سایر انسانهاست و همین هویت نیز باعث برخورد و تقابل اسلام با دیگر مکتبها از جمله سکولاریسم است. در هویت اسلامی، وحی و الله نقش اساسی دارند؛ اما در سکولاریسم نگاهی به آسمان نیست و نیازی به وحی احساس نمیشود و اندیشه و انگیزهی انسان سکولار، تنها محدود به همین جهان محسوس است. در این نگاه بشر بینیاز از وحی خود تصمیم گیرنده مطلق و واحد است. سکولاریسم در عقیده، اقتصاد، اخلاق، سیاست و... میتواند وجود داشته باشد. سکولاریسم معتقد است برای تصمیمگیری و برنامهریزی در زمینههای مذکور هیچ نیازی به وحی نیست و انسان خود منشأ قانون میباشد و از اینجاست که تقابل و برخورد سکولاریسم و اسلام ایجاد میشود.
مانعةالجمع بودن اسلام و سکولاریسم
تلاشهای زیادی در جوامع اسلامی برای عکسالعمل در مقابل سکولاریسم مطرح شده است. عدهای اسلام را فقط محدود به زمینههای فردی میکنند و قایل به عدم دخالت دین در امور اجتماعی و عمومی میباشند و در حقیقت بدین صورت درصدد سازش اسلام و سکولاریسم هستند. عدهای دیگر معتقدند، جهان مدرن شده است و سکولاریسم غلبه کرده است و دیگر چارهای جز تسلیم در برابر سکولاریسم وجود ندارد و باید دین را در عصر جدید کنار گذاشت. دستهی دیگر نیز معتقدند که نمیتوان خدا را از معادلهی زندگی مسلمان حذف کرد و بنابر این اسلام و سکولاریسم از نظر مبنایی و ریشهای با هم قابل جمع نیستند. واقعیت همین دیدگاه آخر است.
عدم قبول قواعد بازی از سوی سکولارها
اسلام و سکولاریسم اختلاف اصولی ریشه و مبنایی دارند و قابل جمع نیستند. در حقیقت چالشها و درگیریهای امروز در کشورهای اسلامی از جمله مصر و اختلاف بین اسلام گرایان و سکولارها از این منظر قابل تعریف است. سکولارها همواره درحوزهی عمومی شعار دموکراسی را سر میدهند، اما تجربهی آنان در دنیای اسلام بخصوص تحولات اخیر بوضوح نشان داد که آنان تا مادامی که در انتخابات پیروز شوند، همراه دموکراسی هستند اما به مجرد اینکه اسلامگراها پیروز صندوقهای رأی شوند، همهی مبانی دموکراسی را زیر پا میگذارند و قواعد بازی را بهم میزنند و ستیزهگر میشوند. آری امروزه سکولارهای مصر بخاطر مقابله با اسلامگرایان حاضرند در کنار نظامیان دست به کودتا بزنند و این هم نفاق آنها را بر ملا میسازد و هم عمق اختلاف و کینهی آنها از اسلامگرایان. آنها نمیتوانند اسلامگراها را حتی در یک فرآیند دموکراتیک بپذیرند چون از نظر پایههای معرفتی خود را در مقابل هویت اسلامی میدانند.
شایان ذکر است که قبل از افطار اذکار مساء و دعا خوانده شد.
گفتنی است جماعت دعوت اصلاح شهر شیراز سالهای گذشته نیز در ماه مبارک رمضان میزبان روزهداران در مراسم افطاری عمومی بوده است.
نظرات